نویسنده: ع شجاعی

     خواننده گان گرامي بخـواطريكه عنوان مقاله ام را

"فضاي ابر آلود سياسي" تشــكيل داده است؛ بايد در  

قدم نخست سياست را تعريف كنم.

سياست: كـلمه ي سياست از ساس و سوس گرفته شده

كه به معني و مفهوم زمام داري امور خوبتر ميباشد؛ اما

 سياست دو نوع ميباشد .

1- سياست راست و حقيقي. كه سياست راست و حقيقي را در دين مقدس اسلام بنام سياست محمدي نيز ياد ميكند.

2- سياست دروغ و غير حقيقي.

مسئولیت اندیشه های منتشره بدوش نویسنده ی آن میباشد و مطالب ارسالی مسترد هم نمیگردد.

اگر كوتاه مروري بر تاريخ چند دهه ي اخير افغانستان بكنيم، در زمانيكه ظاهرشاه پادشاه افغانستان بود، احزاب سياسي موجود وقت ميخواستند كه نظام دموكراسي نو تولد را در اين كشور عملي و تطبيق كنند و آنها هم خود را جزء نظام شاهي مشروطه ميدانستند، و از اين طريق ميخواستند كه زمينه فعاليت هاي مخفي و كودتا ها را بگيرند. كه احزاب سياسي چپ وراست متأسفانه دست به يك سري سياست هاي دروغ زدند، و تبليغات عليه يكديگر را آغاز كردند كه در نتيجه ح. د.خ. ا در اين صحنه رقابت خصمانه مارك كمونستي را خورد. احزاب سياسي در آن زمان در اين كشور هر كدام با نظر هاي مختلف و مخالف كه از آنسوي مرزها رهنمون شده بودند، شعارهاي "انترنشنليزم پرولتري" را سر ميدادند. و ميگفتند كه اسلام، سرحدات را به رسميت نميشناسد، در حاليكه آنها متوجه نشده بودند كه ديگر كشور هاي اسلامي منافع كشوري و سياسي خود را در نظر ميگرفتند و كلمه انترنشنليزم پرولتري را فقط شعار خود ها قرار داده بودند كه از وجود اين "جمله" استفاده ببرند. اما متأسفانه كه چنين عملها وحدت را از بين مردم و دولت گرفته برد و نيز نظام ديموكراتيك نو بنياد اين كشور را به گروگان گرفتند. كه در نتيجه بي اعتمادي، فضاي سياسي و اجتماعي كشور مارا فرا گرفت. مردم همه روزه در سركها تظاهرات ميكردند، كه پادشاه افغانستان به انگلستان سفر كرد و ديگر از آنجا به افغانستان بر گشت نكرد و از آنجا بطرف روم پايتخت ايتاليا رفت و در همان جا مسكن گزين شد. زمانيكه پادشاه در روم بود،‌ سردار محمد داود به حمايت و ائتلاف يك حزب چپ، در 26 سرطان 1352 توانست به تظاهرات مردمي خاتمه بخشد و نيز بر سر نظام شاهي مشروطه خط بطلان كشيده و يك نظام جمهوري تك حزبي را بوجود آورد؛ زمانيكه سردار محمد داود رييس جمهور افغانستان گرديد، در بعضي از كشور ها رفت كه در نتيجه سفرها، با دستان خالي به افغانستان بر ميگشت. و در زمانيكه صدارت كشور را در دست داشت، روابط وي با شوروي خوب بود و روي آورد به طرف بريژنيف و در اثر اندك برخورد لفظي رابطه كابل و مسكو به سردي گراييد و سردار داود خان دست خالي به افغانستان بر گشت. البته نا گفته نماند در زمانيكه به كشور هاي ديگر مسافرت كرد براي كمك به افغانستان،تمام كشور ها هر كدام پيش فرض هاي سياسي را سد راه سردار داود ميكردند. كه بعد از به زندان افگندن بعضي از سران حزب ديموكراتيك خلق افغانستان، به قومانده حفيظ الله امين در هفتم ثور 1357 كودتا صورت گرفت كه قدرت سياسي به حزب ديموكراتيك خلق افغانستان انتقال نمود، كه در اين كودتا دولت سردار محمد داود سقوط كرد. و حزب ديموكرات خلق افغانستان هم بعضي از عملها را بصورت نادرست با تندروي شروع كردند كه تقريبا حالت ديكتاتوري را به خود گرفته بود و شبانه مخالفين را گرفتار و به زندان ميانداختند. كه اين روند حكومت داري براي مردم و بعضي از جناح ديگر رضايت بخش واقع نشد، و مردم در هر كنج و كنار عليه نيروهاي شوروي شورش را به راه انداختند و زمانيكه نيروهاي شوروي افغانستان را ترك كردند، مليشاي پاكستان وارد جلال آباد شده و ميخواست كه در اين قسمت استفاده اي را ببرند كه به زعامت و رهبري مرحوم دوكتور نجيب الله قومندان اعلي دفاع از وطن، آنها شكست خورده و راهي پاكستان گرديدند. زمانيكه سياست افغانستان به دست دوكتور نجيب الله و مجاهدين بود، كاروان سازمان ملل به راه افتاد و از طريق مسالمت آميز و سياسي با رضايت دوكتور نجيب الله و مجاهدين دوره رياست جمهوري موقتي در افغانستان آغاز گرديد. كه در قدم اول صبغت الله مجددي و بعد به برهان الدين رباني واگذار گرديد. زمانيكه وقت معينه برهان الدين رباني تمام شد او رياست افغانستان را واگذار نكرد، در همين جا بود كه باز هم مردم مظلوم افغانستان قرباني خواستهاي رياست طلبان و چوكي خواهان دايمي گرديدند. كه در تمام اين مدت سه دهه اخير از نام" اسلام احساساتي" بجاي "اسلام علمي" اكثري از كشور ها به منافع خود استفاده بردند. حتا كشور هاي مسلمان نشين و همسايه افغانستان نيز خود را شامل اين پروسه كرده بودند و استفاده جويي نمودند. جنگهاي خونين ميان اقوام اين كشور جريان داشت كه نا گهان باز هم پاكستان گروهي را  بنام طالبان از مرز سپين بولدگ با يونيفورم خاص وارد اين كشور كرد. که یونیفورم آنها به تمام شما مردم معلوم است که چگونه بود، وگروه طالبان از همان قسمت ذكر شده شروع به جنگيدن كرد و بعد از مدتي پايتخت افغانستان يعني كابل را نيز به تصرف خود در آوردند و حكومت امارت اسلامي را اعلان كردند. تا اينكه حمله ياز- دهم سپتامبر شهر نيويورك را بواسطه فرو ريختن ساختمان پنتاگون به لرزه درآورد، طالبان در حال رشد جنگي بود در اين كشور. زمانيكه چنين عمل در نيويورك صورت گرفت آمريكا گروه طالبان و شبكه القاعده را مقصر دانست و بالاي افغانستان حمله كرده و افغانستان را از دست گروه طالبان گرفت. و بعد از جلسه بن، حامد كرزي رييس جمهور موقت افغانستان انتخاب شد،كه تا حال دو دوره رسمي رياست جمهوري حامد كرزي را ما مردم مظلوم و غمديده اين كشور ويرانه شاهد هستيم و هر روز دچار مشكل هستيم در اين كشور، و همه روزه ميبينيم كه بيشتر از پيش مردم افغانستان به قتل ميرسند. همه روزه معلوم است كه برف در دوره حكومت حامد كرزي گرم است و آتش در اين دوره سرد يعني بايد گفت كه حامد كرزي در اين كشور از سیاست برف گرم و آتش سرد استفاده میکند.