گذشته تاريخي براي هزاره ها خوشايند نبوده؛ چون در دوره عبدالرحمن اين قوم در معرض فروش و حتي نسل كوشي قرار گرفته بودند، كه آنروز هم بر اين مردم سپري شد. هزاره ها در افغانستان در هر دوره ضربه ي شديد از طرف برادران پشتون خورده است. در دوره عبدالرحمن چه شد؟ در دوره امارت ملا محمد عمر چه شد؟ و حال در حق اين مردم چه ميشود؟! ديروز به بهانه ي جنگ در افغانستان، اين مردم تباه ميشدند؛ اما امروز بخواطرچه تلف ميشوند؟ براي ما، مضحك است كه در قرن 21 در افغانستان كوچي و كوچي گري شهرت پيدا ميكند؛ اما در ديگر كشور هاي دنيا معلومات عصري يعني ( I.T) شهرت پيدا كرده است. واقعا نگران كننده است كه تاكي افغانستان، گورستان خواهد بود! اگر در اين ميان هزاره ها در آتش ميسوزد ديگر اقوام نيز در حرارت آن گرم ميشوند. وقتيكه يك شخص دامن وسيع پيدا كرد بايد ذهن باز پيدا كند؛ چون بتواند به همه درد و رنجهاي مردم درون يك كشور بدون در نظر گرفتن قوم، قبيله، عشيره و طايفه رسيده گي كند. در سالهاي 1388 و 1389 در بهسود، كوچيها چه كردند؟ و فرمان جناب حامد كرزي به معاون دومش آقاي خليلي چه بود؟ و امسال باز هم چرا كوچيها در بهسود وناهور بر سر مردم حمله كرده، خانه ها را به آتش كشيده و مردم بي دفاع را تير باران كردند. نميدانيم كه باز كدام پاليسي، نسبت برسر هزاره ها بازي ميشود؟! نام عبدالرحمن و امثال آن براي هزاره ها نا خوشايند است؛ اما جناب حامد كرزي شما كاري را نكن كه ... ! در حدود ده سال از دوره  موقت، دوره اول و دوم رياست شما ميگذرد، باز هم براي اين مردم اميدواري براي امنيت و آرامش نيست؛ چون تا حال سال به سال وضعيت امنيتي در درون كشور بدتر شده رفته. اگر آينده ي اين كشور چنين باشد ديگر نياز نيست كه ما به افغانستان واحد بيانديشيم؛ چون تا حال كسي پيدا نشده كه افغانستان قبرستان را به يك افغانستان گلستان تبديل كند. پس نظر ما اين است، كه افغانستان تجزيه گردد. چون از وقتيكه نام خراسان و آرياناي قديم، مبدل به افغانستان شده اغلبا در اين كشور آشوب بوده! آيا مردم اين كشور بايد چند نسل، در بين خون بي غلطند؟