قبل از اينكه در باره ي پارلمان افغانستان (ولسي جرگه ) سخني به ميان بياورم، بايد از شوراي ملي ياد آوري نمايم. فصل پنجم قانون اساسي افغانستان درباره شورای ملي درج گرديده است. كه در ماده هشتاد و يكم چنين بیان شده، كه‌ شورای ملي دولت جمهوري اسلامي افغانستان به حيث عالي ترين ارگان تقنيني مظهر اراده مردم آن است. و از همگي ملت نمايندگي ميكند. هر عضو شوري در موقع اظهار راي، مصالح عمومي و منافع علياي مردم افغانستان را مدار قضاوت قرار ميدهد. ماده هشتاد و دوم ، شوراي ملي را بدو مجلس تقسيم ميكند كه عبارت است از ولسي جرگه و مشرانو جرگه، كه در عين زمان يك نفر نميتواند در هردو مجلس عضويت پيدا كند. كه اعضاي ولسي جرگه توسط مردم از طريق انتخابات آزاد، عمومي ، سري و مستقيم انتخاب ميگردد. كه دوره كار ولسي جرگه يك دوره پنج ساله ميباشد. و تعداد اشتراك كننده گان در انتخابات ولسي جرگه به تناسب نفوس، كه حد اكثر آن در هر حوزه 250 نفر ميباشد. اما در شرايط فعلي افغانستان در هر حوزه تعداد 250 نفر خيلي زياد است. بخواطريكه هنوز هم در افغانستان مردم در حدي نرسيده است، كه بصورت كامل از يك نظام دموكراسي استفاده كرده بتوانند. در اين كشور هنوز هم روحيه ي قومي، عشيره ي ، طايفوي ، حزبي ( همان احزاب جنگي چندي قبل افغانستان )، دوستي و خويشاوندي حاكميت دارد. درست است كه در نظام دموكراسي هر قدر كه تعداد كانديدان بيشتر گردند، مردم همان قدر در قسمت پيدا كردن و شناسايي كردن نامزد مورد علاقه و مورد نظر خود موفق ميشود. كه هنوز ما مردم از اين نظام ارزشمند استفاده كرده نميتوانيم. كه در شرايط فعلي افغانستان تعدد كانديدان هم به ضرر ملت افغانستان و هم به ضرر دولت افغانستان است. چون مردم كانديداي مورد نظر خود را نميتوانند در يابند. هر كس بر اساس ارتباط هاي ذكر شده بدون اينكه فكر كنند، راي ميدهند. كه در اين صورت آراء مردم پراكنده شده و معيار راهيابي را در پارلمان كشور که به قدر پذیرش از كانديدان باشند، تكميل كرده نميتوانند. بناء در اينجاست كه هم دولت شكست خورده و هم ملت. که در این  نوشته برای کاندیدان ولسوالي جاغوري سخن دارم، كه تا حالا در اين ولسوالي تعداد نامزدان انتخاباتي از حد نارمل عبور كرده است. هر كسي كه از يك ولسوالي و يك منطقه، خودش را نامزد ميكند، خود را يك شخص دانسته، آگاه، عالم و چيز فهم منطقه اي خود ميداند. كه در اين قسمت از نامزدان محترم اين ولسوالي سوال دارم كه آيا پارلمان ( ولسي جرگه ) افغانستان از هر خانواده يك نفر را جذب ميكند يا اينكه از يك حوزه حد اكثر 250 نفر را؟ نامزدان محترم ولسوالي جاغوري! به نظر شمايان حق كشي ملت جاغوري در رياست جمهوري اسلامي افغانستان ديگر بس نخواهد بود! آيا مردم و ملت عوام و بيچاره ي جاغوري از جمله اتباع رسمي كشور افغانستان نيست؟ اگر هست پس چرا سهولت هاي که براي ديگر مردم كشور در نظر گرفته ميشود، ‌اما براي مردم اين مرز و بوم اصلا وجود ندارد. علت در كجاست، علت در عدم نماينده گان اين ولسوالي در ولسي جرگه ي افغانستان است. حق گرفته ميشود،‌ داده نميشود. بايد هميشه كسي ميان مردم خود و دولت خود وسيله ي ارتباط گردد تا حق و حقوق مردم خود را از دولت بگيرد. به نظر من كانديداي محترم اين ولسوالي، ديگر مطرح كردن بس است يعني بخواطر مطرح كردن خود ها، نبايد ملت مظلوم جاغوري را به كام تباهي بكشانيم. هميشه ملت و مردم جاغوري از دست چيز فهمان و آگاه هان اين ولسوالي ضربه خورده است آيا گذشت دو دوره از انتخابات كه براي مردم جاغوري نتيجه ي بدي داشته قابل جبران است؟ پس بايد منافع ملت را قرباني مطرح سازي خود ها ننماييم. و از تمام نامزدان اين ولسوالي تقاضا دارم،‌شمايان كه خود ها را قشر دانسته اين جامعه ميدانيد ، ملت جاغوري را قرباني خواهشات شخصي خود ها نكنيد. هنوز وقت زياد داريد به دور هم جمع شده از ميان جمع خود ها افراد نخبه و ورزيده تر را انتخاب نموده و به نفع همديگر از صحنه ي رقابتهاي رنج  آور كنار برويد. حرفم متوجه نامزدان است، كه آراء پذيرفته شده ولسوالي جاغوري در قدم اول نظر به بالابيني ( سروي ) يونما يك لك و شانزده هزار بوده و در قدم دوم اين معيار روي يك لك و پانزده هزار قرار گرفته و در قدم سوم،‌ قدر مسلم آراء پذيرفته شده جاغوري نود و چهار هزار و یکصد و پنجا و سه رای تثبيت شده است. شما فكر كنيد كه با چه مقدار راي يك نفر ميتواند در ولسي جرگه افغانستان راه پيدا كند ، سپس تمام آراء پذيرفته شده را تقسيم بر آن معيار نمايید. كه نتيجه ي آن باعث جذب چند نفر شما در ولسي جرگه افغانستان ميشود. اگر واقعا خود ها را آگاهان و چيز فهمان اين ولسوالي ميدانيد و هستيد ضربه ي وارد شده دو دور گذشته را جبران كنيد. از خواهشات نفساني و شخصي خود ها بگذريد،‌ يك بار منافع ملت را در نظر بگيريد. و در غير آن صورت هيچ كس در پشت صندوق هاي راي حاضر نميشوند. پس در اين صورت نتيجه بد تر از گذشته خواهد شد. كه بايد در آن زمان مزه ي تلخ ترين اوقات را با كام و زبان خود ها بيچشيم.